سبزخطا و گلرخا تازه‌بهار کیستی از جامی غزل 474

سبزخطا و گلرخا تازه‌بهار کیستی

1 سبزخطا و گلرخا تازه‌بهار کیستی طرف کله شکسته‌ای طرفه نگار کیستی

2 مرکب ناز زیر ران کرده کمان ز ابروان ناوک غمزه بر کمان بهر شکار کیستی

3 من به میان موج غم دیده ز خواب شب تهی تا تو به خواب خفته‌ای سر به کنار کیستی

4 می‌گذری که هیچ کس خاک نشد به راه من بین که ز فرق تا قدم غرق غبار کیستی

5 من به خمار هجر تو تشنه‌جگر فتاده‌ام تا تو به جام وصل خود دفع خمار کیستی

6 بوی وصال غایبی یافتم ای صبا ز تو قاصد کشور که‌ای پیک دیار کیستی

7 جامی و نکته‌های خوش لیک تو هیچ گه بدو گوش نمی‌نهی که تو نکته‌گزار کیستی

عکس نوشته
کامنت
comment