1 انگور و شراب را سعادت بادا می مستی و خواب را سعادت بادا
2 بادام شکست روغن صافی هست گل رفت گلاب را سعادت بادا
1 مردم تبریز همچو آب لطیفند شخص بجز از شکل خود در آب نبیند
1 حسنی که هست روی تو را بینهایت است خوب است گل ولی نمک اینجا به غایت است
2 افسانههای خسرو و شیرین ز حد گذشت ما و حدیث روی تو کانها حکایت است
1 درین دیار بدان زندهام که گهگاهی نسیم باد صبا زان دیار میآید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به