-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرجان نبود زنده بجانانه توان بود جانان چونباشد به چه افسانه توان بود
2 پیمان که به بستیم که پیمانه ننوشیم پیمانه شکستیم بپیمانه توان بود
3 در کعبه نبردیم بسر عمر بسالوس گر عمربود بر در میخانه توان بود
4 در صومعه با ذکر نشد زیست میسر در میکده بانعره مستانه توان بود
5 عشق آن گهر پاک که از بحر فنا خاست با جان پی آن گوهر یکدانه توان بود
6 ای شیخ زعشاق مجو عقل و فراست با عشق کجا عاقل و فرزانه توان بود
7 ای ترک پریزاده که از خلق نهانی تا چند بسودای تو دیوانه توان بود
8 آشفته باین جرم ثناخوان علی شد آسوده بآن همت مردانه توان بود