ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی

گران جانی مکن جانا از ابن حسام خوسفی غزل 154

غزل 154 ام از 281 غزلیات

گران جانی مکن جانا و بشنو

1 گران جانی مکن جانا و بشنو مکن تکیه برین چرخ سبک رو

2 میفکن عشرت امشب به فردا که روز نو بیارد روزی نو

3 چو نتوان خورد بیش از روزی خویش  رها کن تا توانی این تک و دو

4 بقا و ملک اگر پاینده بودی  که دادی تخت کیخسرو به خسرو

5 تو چون طبل تهی دایم بفریاد زمانه می زند طبل روا رو

6 دلا بیرون شو ار کاری نداری  برون شو بایدت از خود برون شو

7 غلام همت آنم که پیشش نسنجد حشمت دنیا به یک جو

8 شب ار در زاویه نبود چراغت بمان تا مشعل ماه افکند ضو

9 بس است ابن حسام اینک که افتاد ز مهر ماه رویان بر تو پرتو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گران جانی مکن جانا و بشنو

شاعر شعر گران جانی مکن جانا و بشنو چه کسی است ؟

شاعر شعر گران جانی مکن جانا و بشنو ابن حسام خوسفی می باشد.

شعر گران جانی مکن جانا و بشنو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گران جانی مکن جانا و بشنو چیست ؟

قالب شعر گران جانی مکن جانا و بشنو غزل است

مضمون اصلی شعر گران جانی مکن جانا و بشنو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر