-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند در کوی عشق محرم اسرار دلبرند
2 دایم ببزم وصل که اغیار ره نیافت با یار خود بعیش و طرب جام می خورند
3 مرغان عشق چون پرو بالی بهم زنند دریک نفس بشوق ز نه چرخ بگذرند
4 اهل گمان که منکر عشاق می شوند آنها بذوق عشق یقین ره نمی برند
5 در بزم وصل دوست هرآنکس که راه یافت او پادشاه وقت و شهان جمله چاکرند
6 در پرتو جمال رخش عاشقان مست بیخویش گشته جامه هستی همی درند
7 با حسن جانفزای رخ یار عاشقان از جنت و ز حور کجا یاد آورند
8 رندان که سرخوش ازمی دیدار گشته اند دیگر بهر دو کون چرا سردرآورند
9 هرکو قمار عشق ببازد اسیریا درد او اولش زد و عالم برآورند