خوبی و بتا از تو جفا از عمادالدین نسیمی غزل 97

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

خوبی و بتا از تو جفا دور نباشد

1 خوبی و بتا از تو جفا دور نباشد ور جور کنی هست روا دور نباشد

2 عیبت نتوان کرد که هستی ز وفا دور خوبی که نباشد ز وفا دور، نباشد

3 چشمت به جفا خون دلم می خورد اما این مردمی از ترک خطا دور نباشد

4 ای کرده فراموش وفا، از تو به یادی گر شاد کنی خاطر ما، دور نباشد

5 گفتی جگرت خون کنم و جان به لب آرم این مرحمت از لطف شما دور نباشد

6 بر جان من از عشق تو هر لحظه بلایی است آری دل عاشق ز بلا دور نباشد

7 خوش می کند امید وصال تو دلم را این دولتم از لطف خدا دور نباشد

8 زاهد به جنان وصل تو گر داد عجب نیست کم همتی از طبع گدا دور نباشد

9 دارد سخن چند دلم با سر زلفت گر لطف کند باد صبا دور نباشد

10 بر جان نسیمی ز تو هر لحظه صفایی است آیینه معنی ز صفا دور نباشد

عکس نوشته
کامنت
comment