-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خوش آن دم که به بستان تو مینالیدم سرو بالای تو میدیدم و میبالیدم
2 باغ رخسار تو میدیدم و دل میدادم گرد گلزار تو میگشتم و گل میچیدم
3 جان به سودای تو میدادم و میرنجیدی خون ز بیداد تو میخوردم و میخندیدم
4 نکتهٔ عشق تو رفتم که نگویم، گفتم محنت هجر تو گفتم که نبینم، دیدم
5 هر سر موی مرا از تو امید دگر است وه که با این همه امید بسی نومیدم
6 مهرهٔ مهر تو از کام دلم بیرون جست بس که از زلف تو چون مار به خود پیچیدم
7 فکر نوشین دهنت بودم و شیرین سخنت هرچه میگفتم و هر نکته که میسنجیدم
8 من اگر سبزه خط تو نبویم چه کنم برگ سبزی است که از باغ محبت چیدم
9 حاصلم هیچ نگردید به غیر از افسوس آن چه در مزرع دل تخم امل پاشیدم
10 تو گزیدی همه را بر من و از غیرت عشق من کسی غیر تو در هر دو جهان نگزیدم
11 همسر بوالهوسان نیز فروغی نشدم من که یک عمر به جان عشق بتان ورزیدم