- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوب باشد گر ز خوبان سر زند کردار زشت احولی باشد که کس زشتی ببیند در بهشت
2 گر تو در کعبه نباشی ای بدا حال حرم ور تو در بتخانه آیی ای خوشا وقت کنشت
3 کوثر و غلمان جنت را نیاری در نظر گر بنوشی می ز دست ساقی حوراسرشت
4 قصه حوری و غلمان بهشتی تا به کی گر بهشتیروی یاری باشدت بر طرف کشت
5 در جهان زاهد نصیب ما بهشت نقد کرد آنکه بر طرف بناگوش بتان این خط نوشت
6 خاک ما را گل کن ای معمار مستان از شراب تا ز خاکم دست دو ران برنیاوره است خشت
7 از چه دانی ساخت جم جام جهانبین ای حکیم از همان خشتی که بهر تجربت بر خم بهشت
8 موبهمو آشفته را در حلقه زلف تو بست دست قدرت کز ازل این رشته صد تار رشت
9 حال کون و مکان پیشش نمیارزد جوی دانه حب علی هرکس به دشت دل نکشت