خوش ایّامی و از حکیم نزاری قهستانی غزل 1205

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

خوش ایّامی و خرّم روزگاری

1 خوش ایّامی و خرّم روزگاری که صحبت داشتم با تو یاری

2 دمی کاندر فراقت می برآرم چه گویم زندگانی نیست باری

3 چه راحت باشدش هیچ از جوانی کسی را کش نباشد غم‌گُساری

4 اگر بادی گذر دارد به کویت ببین کز من نباشد بی‌غباری

5 و گر مرغی به بامت بر نشیند بود بر بالش از من نامه واری

6 خرد بر صبر می‌دارد دلم را قراری می‌دهد با بی‌قراری

7 ولیکن در هوای وصلِ خورشید نباشد ذرّه را بس اختیاری

8 نزاری تا کی‌ای کوته‌نظر هان که عمرت صرف شد در انتظاری

9 برو یاری به دست‌آور که دنیا ندارد پیش دنیا اعتباری

عکس نوشته
کامنت
comment