1 ای همه گفتار خوب بیکردار، بیمزهای و نکو چو دستنبوی
2 روی مکن هر سوئی و باز مگرد از سخن خویش مباش چو گوی
3 گوی نهای چون دوروی گشتهستی؟ گوی کند هر زمان به هرسو روی
4 آنچه نخواهی که به درویش مکار وانچه نخواهی که بشنویش مگوی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تا مرد خر و کور کر نباشد از کار فلک بیخبر نباشد
2 داند که هر آن چیز کو بجنبد نابوده و بیحد و مر نباشد
1 هر که چون خر فتنهٔ خواب و خور است گرچه مردم صورت است آن هم خر است
2 ای شکم پر نعمت و جانت تهی چون کنی بیداد؟ کایزد داور است
1 گویمت چگونه شود زنده کو هلاک شود: آب باز آب شود خاک باز خاک شود
2 جانش زی فراز شود تنش زی مغاک شود تن سوی پلید شود پاک باز پاک شود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **