سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

ای باد صبحگاهی از سلمان ساوجی جمشید و خورشید 69

جمشید و خورشید 69 ام از 897 جمشید و خورشید

ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم

1 ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم در گوش آن صنم گو این نکته از زبانم

2 ای آرزوی جانم در آرزوی آنم کز هجر یک حکایت در گوش وصل خوانم

3 روزی که با تو بودم بد بخت همنشینم امروز کت به سالی روی چو مه نبینم

4 دانی چگونه باشم در محنت حبیبم زآن پس که دیده باشی در دولتی چنانم

5 با دل به درد گفتم کان خوشدلی کجا شد؟ آخر مرا نگویی؟ دل گفت من ندانم؟

6 خواهم که از جمالت حظی تمام یابم وز ساغر وصالت ذوقی رسد به جانم

7 آری گرت بیابم روزی به کام یابم ورنه چنان که دانی در درد دل بمانم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم

شاعر شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم چه کسی است ؟

شاعر شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم سلمان ساوجی می باشد.

شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم چیست ؟

قالب شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم جمشید و خورشید است

مضمون اصلی شعر ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر