خوش در خور است، حسرت تو از عرفی شیرازی غزل 523

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

خوش در خور است، حسرت تو با گریستن

1 خوش در خور است، حسرت تو با گریستن بی یاد تو حلال مبادا گریستن

2 بی گریه دوستدار تو آرام گیر نیست یا کاو کاو دیده و دل یا گریستن

3 گویی که یاد می کنمت گه گهی، ولی بیهوده نیست در دل شب ها گریستن

4 نازم به غمزهٔ تو که یک گام کرده است صد ساله ره ز دیدهٔ من تا گریستن

5 من خود کی ام که گریه به حالم کنی، ولی می زیبدت به نرگس شهلا گریستن

6 گر کام دل ز گریه میسر شود، ز دوست صد سال می توان به تمنا گریستن

7 عرفی حریف دیدهٔ تر نیستی، ولی بسیار گریه آورد این نا گریستن

عکس نوشته
کامنت
comment