بخاک پای تو، ای سرو ناز از هلالی جغتایی غزل 309

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

بخاک پای تو، ای سرو ناز پرور من

1 بخاک پای تو، ای سرو ناز پرور من که جز هوای وصال تو نیست در سر من

2 براه عشق تو خاکم، طریق من اینست درین طریق نباشد کسی برابر من

3 غم تو در دل تنگم نشست و منفعلم که نیست لایق تو کلبه محقر من

4 ز جلوه سمن و سرو دل نیاساید کجاست سرو سهی قامت سمن بر من؟

5 ز ترک مست من، ای زاهدان، کناره کنید که نیست هیچ مسلمان حریف کافر من

6 حذر کنید، رقیبان، ز سیل مژگانم که دردمندم و خون می چکد ز خنجر من

7 عتاب کرد و جفا نیز می کند، هیهات! هنوز تا چه کند طالع ستمگر من؟

8 هلالی، از می عشرت مرا نصیبی نیست مگر به خون جگر پر کنند ساغر من

عکس نوشته
کامنت
comment