🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
قاآنی

قاآنی

قاآنی
قاآنی

ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر از قاآنی قصیده 181

قصیده 181 ام از 625 قصاید
خانه / قاآنی / قصاید قاآنی / قصیده شماره 181

ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر

2 عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز حسن و تو گفتار من این هردو جهانگیر

3 قدّم چو کمان قدّ تو چون تیر از آن رو تند از بر من می‌گذری چون ز کمان تیر

4 هر آیهٔ رحمت‌ که در انجیل و زبورست هست آن همه را روی تو ترسابچه تفسیر

5 از حسرت خورشید جمال تو ز هرسو از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر

6 از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر

7 ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار هر گه ‌که ‌کنم وصف لب و زلف تو تقریر

8 وز آتش شوقی‌که بود در نی‌کلکم نبود عجب ار نامه بسوزد گه تحریر

9 با قامت یاری چو تو گیتی همه‌ کشمر با چهرنگاری چو تو عالم همه ‌کشمیر

10 وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر

11 دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان و امروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر

12 ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست کاورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر

13 گیهان هنر کان ظفر بحر کرامت خورشید خرد چرخ ادب لجهٔ تدبیر

14 از بس چو قضا گشته قدر تابع قدرش بر هرچه کند عزم همان باشد تقدیر

15 جز چشم بتان نیست خرابی به همه ملک ایدون‌که جهان جسته ز عدلش همه تعمیر

16 در قبضهٔ او خنجر خونخوارش شیریست کش غیر عدو روز وغا نبود نخجیر

17 مهریست دلفروز چو بگسارد ساغر برقیست جهانسوز چو برگیرد شمشیر

18 آنجا که بود رای وی اجرام بود تار آنجا که بود قدر وی افلاک بود زیر

19 با هیبت او نی عجب ار نطفهٔ دشمن ناگشته جنین در رحم مام شود پیر

20 هر جا که بود مهرش چون شهد شود سمّ هرجا که بود قهرش چون زهر شود شیر

21 زین گونه در امکان‌ که بود عزمش جاری بی‌خواهش او می نکنند اشیا تأثیر

22 در سایهٔ عدلش ز بس ایمن شده عالم آسوده چرد آهو در خوابگه شیر

23 پذرفته قضا از سمت عزمش جریان آموخته کوه از صفت حلمش توقیر

24 جز زلف بتان نیست سیه ‌کار به عهدش آ‌ن هم بود از پیچ و خم خویش به زنجیر

25 در حوزهٔ ملکش تنی از زخمه ننالد جز گاه طرب چنگ به آهنگ بم و زیر

26 با سطوت او طعم حلاوت رود از قند با صولت او رنگ سیاهی رود از قیر

27 تعداد کند نعمت او را به زمین مور تحریر کند مدحت او را به فلک تیر

28 از بندگیش بس که خداوندی خیزد در نزد همان خاک درش آمد اکسیر

29 یارب به جهان درهم و دینار فشان باد تا نام دراهم بود و اسم دنانیر

از : قاآنی
قاآنی از شاعران بزرگ قرن 13 هجری می باشد و سبک شعری ایشان بازگشت ادبی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر قصیده 181 ام از 625 قصاید قاآنی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : بازگشت ادبی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر

شاعر شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر چه کسی است ؟

شاعر شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر قاآنی می باشد.

شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر چیست ؟

قالب شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر قصیده است

سبک شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر چیست ؟

سبک شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر سبک بازگشت ادبی است

مضمون اصلی شعر ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
قاآنی

ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر از قاآنی قصیده 181

قصیده 181 ام از 625 قصاید
بنر