-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خوش آن عاشق که با یار خود است زنده از دیدار دلدار خود است
2 خرم آن بلبل که با گلبانگ شوق کرده جا برطرف گلزار خود است
3 می طپد نالان دل من گوییا در سماع از ناله زار خود است
4 برندارد یار ما ز آیینه چشم همچو ما مشتاق دیدار خود است
5 با لب نوشین طبیب آمد ولی در کمین جان بیمار خود است
6 کی چشد ذوق گرفتاری عشق هر که چون زاهد گرفتار خود است
7 عمر جامی گرچه در کار تو رفت تا تو رفتی بی تو در کار خود است