- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی تو بود در غم روی تو آشفته تر از موی تو بود
2 دل به هر تار سر زلف تو می زد چنگی چه کند شاهد عادل به میان روی تو بود
3 آن که آتش به جهان در زد و عالم را سوخت گفتگوی رخ زیبای تو و خوی تو بود
4 بوی کردم گل و از کار شدم صبحدمی ظاهراً در نفس باد صبا بوی تو بود
5 کی نظر جانب آهوی حرم تیز کند هر که یک روز هواخواه سگ گوی تو بود؟
6 یاد آن روز که سودای سر زلف تو داشت دل آشفته سعیدا گل شب بوی تو بود