- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نهال گلشن دل نخل نو رسیدهٔ اوست بهار عالم جان خط نودمیدهٔ اوست
2 ز چشم او به نگه کردنی گرفتارم که از نهفته نگههای برگزیدهٔ اوست
3 ز شیوههای خدا آفرین او پیداست هزار شیوهٔ نیکو که آفریده اوست
4 به دست تنگ قبائی دلم گرفتار است که هر که راست دلی حبیب جان دریدهٔ اوست
5 ازو کشنده تر است آن سیاه نا پروا که چشم باده کش سرمهٔ ناکشیدهٔ اوست
6 چو میروی پی صیدی هزار گونه شتاب نهفته در حرکتهای آرمیدهٔ اوست
7 به باغ او نروی ای طمع به گل چیدن که زیب گلشن خوبی گل نچیدهٔ اوست
8 محل یار فروشی فغان که یاد نکرد ز محتشم که غلام درم خریدهٔ اوست