-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میرود سرو من و رفتار میماند به دل وز گل رخسار او صد خار میماند به دل
2 جان چو از تن شد برون در دل نمیماند فغان در فراق او فغان زار میماند به دل
3 نیشهای تیر هجرانش ز بهر یادگار نی چو پیکان بلکه چون مسمار میماند به دل
4 راست چون تیری که ز خمش ماند چون از دل گذشت میرود قدش وز آن آزار میماند به دل
5 چون مسافر کو درم در خانه مدفون کرد و رفت داغ پنهانش از او بسیار میماند به دل
6 هم به زخم هر یکی شادم اگرچه در شدن خارها زان سرو گلرخسار میماند به دل
7 باده صافم ده ای ساقی که زهر غم بسی از غم آن شوخ شیرینکار میماند به دل
8 آن پری از خانه چشمم به صورت گر رود نقش او چون صورت دیوار میماند به دل
9 فانیا زان کافرت نبود خلاصی کِت ز هجر از خیال کاکلش زنّار میماند به دل