می‌رود سرو من و رفتار از امیرعلیشیر نوایی غزل 210

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

می‌رود سرو من و رفتار می‌ماند به دل

1 می‌رود سرو من و رفتار می‌ماند به دل وز گل رخسار او صد خار می‌ماند به دل

2 جان چو از تن شد برون در دل نمی‌ماند فغان در فراق او فغان زار می‌ماند به دل

3 نیش‌های تیر هجرانش ز بهر یادگار نی چو پیکان بلکه چون مسمار می‌ماند به دل

4 راست چون تیری که ز خمش ماند چون از دل گذشت می‌رود قدش وز آن آزار می‌ماند به دل

5 چون مسافر کو درم در خانه مدفون کرد و رفت داغ پنهانش از او بسیار می‌ماند به دل

6 هم به زخم هر یکی شادم اگرچه در شدن خارها زان سرو گل‌رخسار می‌ماند به دل

7 باده صافم ده ای ساقی که زهر غم بسی از غم آن شوخ شیرین‌کار می‌ماند به دل

8 آن پری از خانه چشمم به صورت گر رود نقش او چون صورت دیوار می‌ماند به دل

9 فانیا زان کافرت نبود خلاصی کِت ز هجر از خیال کاکلش زنّار می‌ماند به دل

عکس نوشته
کامنت
comment