- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدایگان صدور زمانه، مجد الملک زهی متابع درگاه تو سپهر برین
2 توئی که انجم و افلاک را ز رفعت و قدر ملازم در جاه و جلال تست چنین
3 که سر ز خط تو برداشت چو نقلم که بنانت باب تیره فرودش نبرد خوار و حزین
4 چو روزگار که مقصود جنبش فلک اوست نهاد بر خط امرت باختیار جبین
5 عجب نباشد اگر لاجورد گردون را قضا بخاتم امر تو در کشد چو نگین
6 بمسند تو که تعظیم دین و دولت ازوست که سعد چرخ که در سیر اوست دولت و دین
7 اگر ز چنبر حکم تو بگذرد چو رسن سیاست تو بچاهش فرو برد بزمین
8 ز بحر موج ضمیرم کنار بحر محیط شود چو دامن مدح تو پر ز در ثمین
9 مرا چو مرشد عقل اندرین تمنا دید که بود بر سر راهم چو چشم حادثه بین
10 چه گفت، گفت که دست از رکاب خواجه مدار که اهل فضل و هنر را هم اوست حبل متین
11 همیشه تا نبود بی زمین نظام جهان همیشه تا نبود بی مکان قرار مکین
12 ترا و نسل ترا باد در زمان و مکان خدای عزوجل ناصر و مغیث و معین