- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر خدا که بود نهان در همه جهان شد آشکار از کرم فضل (در) جهان
2 افشاند فیض فضل به دامان روزگار چندین جواهر ازل از کان کن فکان
3 کشف غطا، عطا شده اصحاب فضل را بر رغم ذریات شیاطین انس و جان
4 اشیا، تمام، شد متکلم به نطق حق گر نیست باور انطقناالله را بخوان
5 ارض و سما همه متبدل به نطق گشت این بود وعده همه در آخرالزمان
6 کس واقف از بدیع سماوات کی شود تا غافل است از نظر صاحب بیان
7 چندین هزار نفس مقدس به زیر خاک رفتند ز آرزوی چنین روز ناتوان
8 امروز کرد جلوه جمال عروس غیب امروز آمد آن مه گلچهره در میان
9 بد مخفی آن جمال حقیقت ز هر نظر گردیده دیده از نظر حق در این زمان
10 شکر خدا که یافت نسیمی بیان فضل دری که بود در صدف بحر لامکان