1 یعلم الله که چون شباب گذشت ذات خود را مسن نمیخواهم
2 عاقلان از من وز من گفتند خویشتن را ز من نمیخواهم
3 بهوای لطیف خواهم رفت کین هوای عفن نمیخواهم
4 میل استبرقست و اکسونم این پلاس خشن نمیخواهم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 مقدم میمون نوئین جهان فرخنده باد عمر او درکامرانی تا ابد پاینده باد
2 خسرو آفاق ارغونشاه کز تأیید حق همچو شاه اختران بر در هزارش بنده باد
1 ایها الناس دل از کار جهان برگیرید رستگاری طلبید و ره داور گیرید
2 تا چو پروانه درآئید بنور از ظلمات هر زمان شمع صفت سوز دل از سر گیرید
1 زهی عقیق تو افشانده بر روان گوهر ز شرم روی تو آبیست ناروان گوهر
2 گهر فشانی لعلت چو آیدم در چشم فتد ز چشم من زار ناتوان گوهر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به