خدا را، سوی مشتاقان نگاهی از هلالی جغتایی غزل 415

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

خدا را، سوی مشتاقان نگاهی

1 خدا را، سوی مشتاقان نگاهی پیاپی گر نباشد، گاه گاهی

2 نگاهی کن، بامیدی که داری که دارم از تو امید نگاهی

3 بیا، ای آفتاب عالم افروز که پیش آمد عجب روز سیاهی!

4 رقیبا، امشب از من برحذر باش که خواهم سوخت عالم را بآهی

5 رود سالی که آن مه را ندیدم که دیدست این چنین سالی و ماهی؟

6 بنزد خوشه چین خرمن عشق همه عالی نمی ارزد بکاهی

7 هلالی خاک شد، سویش گذر کن چه دامن می کشی از خاک راهی؟

عکس نوشته
کامنت
comment