- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدا را، ای مذکر، رحم فرما ز حد بگذشت سرمای تو بر ما
2 زهر جا، هر که پرسد منزل اوست همه جا گو، همه جا گو، گو همه جا
3 شدم مفتون زلفش، تا چه زاید از ان زلف سیه، «اللیل حبلا»
4 اگر نوشیده ای، خوش باد وقتت می صافی ز جام حق تعالا
5 ز جام شوق او مستیم و خوشحال تتن تن، تن تتن، تن تن، تلالا
6 ز خود بگسل، بدو پیوند، کینست بدین ما تبرا و تولا
7 چها میگوید آن صوفی خود کام؟ تعجب مانده ام باری در آنها
8 نصیبت چون ز جام عاشقان نیست برو باده مپیما، باد پیما
9 چو قاسم از وجود خویشتن رست شرابش ناب شد، جامش مصفا