- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 الهی غنچه امید بگشای گلی از روضه جاوید بنمای
2 بخندان از لب آن غنچه باغم وز این گل عطر پرور کن دماغم
3 درین محنت سرای بی مواسا به نعمت های خویشم کن شناسا
4 ضمیرم را سپاس اندیشه گردان زبانم را ستایش پیشه گردان
5 ز تقویم خرد بهروزیم بخش بر اقلیم سخن فیروزیم بخش
6 دلی دادی ز گوهر گنج بر گنج ز گنج دل زبان را کن گهر سنج
7 گشادی نافه طبع مرا ناف معطر کن ز مشکم قاف تا قاف
8 ز شعرم خامه را شکر زبان کن ز عطرم نامه را عنبر فشان کن
9 سخن را خود سرانجامی نمانده ست وز آن نامه بجز نامی نمانده ست
10 درین خمخانه شیرین فسانه نمی یابم صدایی زان ترانه
11 حریفان باده ها خوردند و رفتند تهی خم ها رها کردند و رفتند
12 نبینم پخته ای زین بزم و خامی که باشد بر کفش زان باده جامی
13 بیا جامی رها کن شرمساری ز صاف و درد پیش آر آنچه داری