خدایا راست گویم از قائم مقام فراهانی منشآت 50

قائم مقام فراهانی

آثار قائم مقام فراهانی

قائم مقام فراهانی

خدایا راست گویم فتنة از تست

1 خدایا راست گویم فتنة از تست ولی از ترس نتوانم چغیدن

2 لب و دندان ترکان خطا را به این خوبی نبایست آفریدن

3 که از دست لب و دندان ایشان به دندان دست و لب باید گزیدن

می فرمایند پلوهای قند و ماش و قدح های افشره و آش شماست که حضرات را رها کرده است. اسب عربی بی اندازه جو نمیخورد و اخته قزاقی اگر ده من یکجا جو بخورد بدمستی نمیکند، خلاف یابوهای دو دورغه که تا قدری جو زیاد دید و در قوروق بی مانع چرید، اول دندان و لگد بمهتری که تیمارش میکند میزند. ,

ای گلبن تازه خارجورت اول بر پای باغبان رفت. از تاریخی که شیخ الاسلام تبریز در فتنة مغول صلاح مسلمین را در استسلام دید تا امروز چه در عهد جهانشاهی و مظفری، چه سلاطین صفوی چه نادرشاهی و کریم خانی، چه در حکومت دنبلی و احمد خان؛ هرگز علمای تبریز این احترام و عزت و اعتبار و مطاعیت نداشتند، تا درین عهد از دولت ما و عنایت ماست که علم کبریا باوج سما افراشته اند. ,

سزای آن نیکی این بدی است. امروز که ما در برابر سپاه مخالف نشسته ایم و مایملک خود را بی محافظ خارجی باعتماد ایل تبریز گذاشته، در شهر پایتخت ما آشوب و فتنة بکنند و دکان و بازار را ببندند و سید حمزه و باغ میثه بروند و شهرت این حرکت را مرزوبج در ملک روس و صفی خان در آستان همایون و دیگران درملک روم بدهند. روی ایل تبریز سفید. اگر فتحلی خان عرضه داشت و کدخدایان آدم بودند با این که مثل میرزامهدی آدمی در پهلوی آنهاست فتاح غیرعلیم چه جرئت و قدرت داشت که مصدر این حرکات شود؟ فرمودند اگر حضرات از آش و پلو سیر نشوند بجا؛ اما شما را چه افتاده است که از زهد ریاثی و نهم ملائی سیر نمیشوید؟ ,

کتاب جهاد نوشته شد، نبوت خاصه باثبات رسید، قیل و قال مدرسه حالا دیگر بس است. یک چند نیز خدمت معشوق و میکنید. اگر صد یک آنچه با اهل صلاح، حرف جهاد زدید، با اهل سلاح صرف جهاد شده بود، کافری نمیماند که مجاهدی لازم باشد. ,

باری؛ بعد از این سفره جمعه و پنج شنبه را وقف اعیان شهر و کدخدایان محلات و نجبای قابل و روسای عاقل بکنید. سفره زرق و حیل را برچینید، سکه قلب و دغل بشناسید. ,

9 نقل صوفی نه همه صافی بی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

تا حال هر چه از این ورق خواندیم و بر این نسق راندیم سود و بهبودی ظاهر نگشت، بل که این ها که همه میشود از نتایج نمازهای روز جمعه و نیازهای شب جمعه ما و شماست. ,

من بعد بساط کهنه برچینید و طرح نو براندازید. با اهل آن شهر معاشرت کنید و مربوط شوید، دعوت و صحبت نمایید؛ از جوانان قابل و پیران کامل آنها چند نفری که بکار خدمت آیند انتخاب کنید و هزار یک آنچه صرف این طایفه شد مصروف آنها دارید و ریگ این جماعت را دور بیندازید. مثل سایر ممالک محوسه باشد، نه اذیت و اضرار، نه دخالت و اقتدار. ,

عالیجاه میرزا مهدی در حقیقت یکی از امنای دولت ومحارم حضرت ماست، دخلی به آن دار و دسته ندارد. آب و گل وجان ودل او در هوای ما و رضای ماست. ,

و لا یستوی البحران هذا عذب فرات سائغ شرابه و هذا ملح اجاج ,

اگرچه هم اسم آنهاست بحمدالله هم رسم نیست؛ بدانش از آنها ملاتر است و بخدمت از شما بالاتر. موانست شماها مجالست آنها را از پیش در کرده با امنا محارم ما مجالس است و با التفات و مکارم ما موانس. ,

15 گرچه از طبع اند هر دو، ببود شادی ز غم ورچه از چو بند هر دو، ببود منبر ز دار

اگر صحبت ارباب کمال را طالب باشید مثل جناب حاجی فاضلی و حاجی عبدالرزاق بیک ادیب کاملی در آن شهر است پرکار و کم خوراک و موافق عقل و معاش و امساک العیاذ بالله کوده ملاکه لوده خداست و هر قدر هل امتلات بگوئید هل من مزید میگویند. مثل یابوهای پرخور کم دو؛ افت کاه و غارت جو. قربان افندهای رومی و پادری های فرهنگی بروند، نه آن علم و فضیلت را داشتند که جواب پادری بنویسند، نه این غیرت و حمیت را دارند که مثل افندهای روم در مسجد و راه گلدسته را بر امام و موذن ببندند. خلق را هم چنانکه بالفعل روی بروی ما راه اند بحفظ ملک و حراست دین خودشان بخوانند. ,

ماشاءالله وقتی که پنجه دلیری میگشایند تیغی که امروز بر روی سپاه عثمانی باید کشید به میرزا امین اصفهانی میکشند، شکار خانگی و شعار دیوانگی را اعتقاد دارند. ,

باری حالا که باین شدت دلاور و دلیر و صاحب گرز و شمشیرند قدم رنجه کنند و با یاغی پنجه کنند و رقم مبارک در این باب بافتخار شما صادر است و شما در هر باب مختار و قادر. ,

والسلام علی من اتبع الهدی ,

عکس نوشته
کامنت
comment