-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدا بر حال این مسکین گواهست که از جانت همیشه نیکخواهست
2 ولی از جور این چرخ سیه کار به پیش چشم ما عالم سیاهست
3 بیا کز شوق طاق ابروانت به غم پیوسته پشت من دوتا هست
4 غریبان را مکش کز روی فتوی غریبی بی گنه کشتن گناهست
5 به چشم تو، که در هجرت شب و روز نشسته منتظر چشمم به راهست
6 جدا افتاده از کنعان چو یوسف دل من در زنخدانت به چاهست
7 خجالت بایدم بردن ز رویت چو گویم نسبت رویت به ماهست
8 ز من پرسی که چونی در غم ما غمت کوه و تن مسکین چو کاهست
9 چه می پرسی که همدم در غمت کیست همه دم همدمم افغان و آهست
10 ندارم بیش از این در هجر طاقت ببخشا کز غمت حالم تباهست
11 به جانت کز جهان بیزار گشتم خداوند جهان بر من گواهست