1 الهی بهنگام پیری مرا تمنای نفس جوانان مده
2 میفکن بسختی و دشواریم گشاده کن آسان ز کارم گره
3 جهانی سراسر پر از دون شدست چه آن مه که هستند از ایشان چه که
4 ندارم سر کدیه زین سفلگان بگردن درم بارشان بر منه
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 صبا بهر شکن از زلف او که تاب دهد شکست عنبر سارا و مشک ناب دهد
2 نگار من چو بعزم صبوح برخیزد زمانه چهره بمهر سپهر تاب دهد
1 صنما حال زار من بنگر با غمت کارزار من بنگر
2 در غم لعل گوهر افشانت جزع یاقوتبار من بنگر
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **