- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برو با ما صلاح و زهد مفروش که من پندت نخواهم کرد در گوش
2 ملامت آتش دل میکند تیز به آتش کی نشیند دیگ را جوش
3 شما را سلسبیل و حوض کوثر مرا آب حیات از چشمه نوش
4 مرا امروز با سر عشقبازیست که در پای خیالت داشتم دوش
5 من خاکی که باشم کآسمان را همیزیبد مه تابان در آغوش
6 اگر سر خاک پایت را بشاید کشیدن بار باشد بر سر دوش
7 شکایت داشتم از دوست بسیار چو آمد شد حکایتها فراموش
8 نظر کردن به رویت چون توانم که چون بویی شنیدم رفتم از هوش
9 به گویایی نشد کس محرم دوست قناعت کن به بینایی و مخروش
10 همام افسانه عشقش مکن فاش زفان حال خود گوید که خاموش