-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 معلم گو مده تعلیم بیداد آن پریرو را که جز خوی نکو لایق نباشد روی نیکو را
2 مرا چشم نکویی بود ازان بدخو چه دانستم که خواهد گوش کردن در حق من قول بدگو را
3 رقیبا چون به ره می بینم افتاده رحمی کن یکی زین سو خرامان بگذران آن سرو دلجو را
4 اگر پای سگی می بوسم ای ناصح مکن عیبم که من روزی به کوی آشنایی دیده ام او را
5 به جای هر سر مو بر تن من باد صد نشتر اگر خواهم ز درد دوست خالی یک سر مو را
6 نیفتادی میان خاک و خون هر دم اگر بودی به راهش روی افتادن رشک بی ره و رو را
7 چنین آشفته و رسوا به کوی او مرو جامی مبادا کز تو عار آید سگان آن سر کو را