شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می‌کنند از سعیدا غزل 316

شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می‌کنند

1 شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می‌کنند اهل دل از راه دل، دل‌پرسی هم می‌کنند

2 بس که خود را دوست می‌دارند ابنای زمان پیشتر از زخم ایشان فکر مرهم می‌کنند

3 غنچه را در بزم ما منع شکفتن کرده‌اند نخل مومی را در اینجا شمعِ ماتم می‌کنند

4 نیست غم در کشور وارستگان روزگار شادی صبح طرب در شام ماتم می‌کنند

5 قبضه داران قضا آخر سعیدا چون کمان هرکجا سرو قدی سر می‌کشد خم می‌کنند

عکس نوشته
کامنت
comment