دهد دل را به سیلاب فنا از جویای تبریزی غزل 833

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشکم

1 دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشکم خورد مژگان به هم چون موج از بی‌تابی اشکم

2 به بال موج از سرچشمهٔ چشمم کند پرواز چو طبل از دل تپیدنها خورد مرغابی اشکم

3 به بازار محبت کس به هیچم برنمی دارد رخ همچون زرم لعلی شد از قلابی اشکم

4 مکن از گریه منعم در شب بیداد هجرانش که دل را زورق طاقت شده گردابی اشکم

5 چو شمع یاد او افروختم در تنگنای دل جگر شد محشر پروانه از بیتابی اشکم

6 به روز برشکال گریه در هند شب هجران شده بنگالهٔ داغ سیه سیلابی اشکم

7 گرفته دیده جویا ارتفاع طالع دل را ببین در پنجهٔ مژگانم اسطرلابی اشکم

عکس نوشته
کامنت
comment