-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بده به رسم صبوح ای حریف جام شراب که شیخ واقعه بین را گذشت عمر به خواب
2 ازان شراب که چون دیده را کند روشن وجود کون نماید چنانکه هست سراب
3 ازان شراب که از جوش اگر فرود آید قباب چرخ شود مضمحل در او چو حباب
4 ازان شراب که هر جا بود ز نشوه آن هزار عاشق عارف هزار مست خراب
5 شدیم پیر و نداریم حسرتی بجز این که بی تمتع ازین می گذشت عهد شباب
6 بریز بر سرما جرعه ای که آخر دور بیاض شیبت خود را به آن کنیم خضاب
7 شراب خوردن و مست خراب جان دادن سعادت ابد اینست جامیا دریاب