غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد از عراقی غزل 90

غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد

1 غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد

2 به لطف، کار دل مستمند خسته بساز که خستگان را لطف تو در کارساز آمد

3 چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟ که با خیال رخت دم به دم به راز آمد

4 چه کرده‌ام که ز درگاه وصل جان افزا نصیب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟

5 بر آستان درت صدهزار دل دیدم مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟

6 غبار خاک درت بر سر کسی که نشست ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد

7 به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد

8 به روی خرم تو شادمان نشد افسوس! دل عراقی از آن دم که عشقباز آمد

عکس نوشته
کامنت
comment