- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غلام پیر خراباتم و طبیعت او که نیست جز می و شاهد حریف صحبت او
2 در آن زمان که نن ماه غبار خواهد بود نشسته باشم بر آستان خدمت او
3 چو نیست در کف زاهد بضاعت اخلاص چه فسق و معصیت ما چه زهد و طاعت او
4 مپوش رخ زمن ای پارسا بعیب گناه گناه بنده چه بینی نگر به رحمت او
5 هزار بار خرد کرد حل نکته عشق هنوز هیچ ندانست از حقیقت او
6 به هیچ قبله نباید فرو سر او باش زهی مراتب رند و علو عمت او
7 کمال خاک خرابات جوهریسته شریف که هر کسی نشناسند قدر و قیمت او