1 رو تن و جان خویش را بشناس تا به قرآن رسی ز روی قیاس
2 سرّ قرآن تو آنگهی دانی که ببینی جمال انسانی
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است
2 جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
1 بر آن رخ نقطهٔ خالش بسیط است که اصل مرکز دور محیط است
2 از او شد خط دور هر دو عالم وز او شد خط نفس و قلب آدم
1 بت اینجا مظهر عشق است و وحدت بود زنار بستن عقد خدمت
2 چو کفر و دین بود قائم به هستی شود توحید عین بتپرستی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به