جامی

جامی

جامی
جامی

کرم گسترا عاجز و مضطرم از جامی هفت اورنگ 2

هفت اورنگ 2 ام از 3391 خردنامه اسکندری

کرم گسترا عاجز و مضطرم

1 کرم گسترا عاجز و مضطرم بگستر سحاب کرم بر سرم

2 به عجز و ضعیفی و پیریم بین ز اسباب قوت فقیریم بین

3 نه دستی که کاری برآید ازو نه پایی که راهی گشاید ازو

4 به بخشایش و لطف دستی گشای ببخشا بر این پیر بی دست و پای

5 جوانی که با دل سیاهی گذشت به موی سیه در تباهی گذشت

6 سیه مویی از من چو برتافت روی تو نیز از دل من سیاهی بشوی

7 چو شد مویم از نور پیری سفید مگردان ز نور خودم ناامید

8 دلم را که آمد سیاهی پسند ز «نور علی نور» کن بهره مند

9 سیاهی دل شد مرا تو به توی به دل رفت گویی سیاهی ز مو

10 بسی در دل این آرزو آیدم که از دل سیاهی به مو آیدم

11 ز موی سفید خودم در حجاب کنم از سواد دل آن را خضاب

12 گرفتم که از دل شود مو سیاه چگونه کنم راست پشت دوتاه

13 چنان مانده ام در نماز خضوع که نایم دگر با قیام از رکوع

14 زمانه کمان وار پشتم شکست ز تا سرکشم بر آن چله بست

15 کنون می کشم زین کمان تیر آه هدف می کنم سینه مهر و ماه

16 چه حاصل ازین تیر گردون گذر چو هرگز نشد صید کامی شکار

17 نیندازم آن را ز شست هوس غرض چیست از آنم تو دانی و بس

18 نخواهم ز تو خلعت خسروی کزان گرددم پشت دولت قوی

19 نخواهم ز تو علم و فضل و هنر کز افضال و احسان شوم بهره ور

20 نخواهم ز تو شغل اهل صلاح کزان گرددم حور و جنت مباح

21 دلی خواهم از تو پر از درد و داغ کش از غیر درد تو باشد فراغ

22 دلی خواهم آزاده از تاب و پیچ در او غیر یاد تو نگذشته هیچ

23 دلی خواهم از هر غم و درد پاک زاندوه نایاب تو دردناک

24 که تا کنج نابود منزل کنم ز عالم همه رو در آن دل کنم

25 کنم نیست نقش کم و بیش را در آن نیستی گم کنم خویش را

26 کشم سر به جلباب گم بودگی ز گم بودگی یابم آسودگی

27 چو ماهی شوم غرق دریای ژرف زبان را فرو بندم از صوت و حرف

28 برم ره به جایی سخن مختصر که باشم ز نوی و کهن بی خبر

29 تو بینی به من خویشتن را نه من تو گویی به من این سخن را نه من

30 نیایم دگر باز ازان نیستی شوم مخزن راز ازان نیستی

31 بدین پایه جامی کسی یافت دست که در بند هستی نشد پای بست

32 ز ناقص فروغان نظر برگرفت فروغ از چراغ پیمبر گرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم

شاعر شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم چه کسی است ؟

شاعر شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم جامی می باشد.

شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم چیست ؟

قالب شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر کرم گسترا عاجز و مضطرم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.