- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرش این جفاست امسال، همان بیار گویم سخنی که پاس یاری نگذاشت پار گویم
2 نشود دریغ یک دم تهی از رقیب بزمت که غم نهانی خود، بتو آشکار گویم
3 ننشست روز وعده نفسی و، رفت عمدا نگذاشت سرگذشت شب انتظار گویم
4 بودم فزون ز عالم، غم روزگار؛ اما غم یار کی گذارد؛ غم روزگار گویم؟!
5 گله ها که از تو دارم، مه من نگفتنم به چو تو نشنوی چه حاصل که هزار بار گویم؟!