گر از بحرین چشمم ابر نیسان از جویای تبریزی غزل 677

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

گر از بحرین چشمم ابر نیسان مایه ور می شد

1 گر از بحرین چشمم ابر نیسان مایه ور می شد صدف تفسنده مجمر می شد و اخگر گهر می شد

2 خوش آن روزی که از فیض می ام در بزم یکرنگی دل از خود بی خبر یعنی ز جانان باخبر می شد

3 همای عشق گشتی سایه افکن گر به بحر و کان سراسر گوهر اشک و لعل خوناب جگر می شد

عکس نوشته
کامنت
comment