-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی کی بگردانم من از روی تو روی
2 واپس آیم باز در پات اوفتم چون توانم بودن آخر کم ز گوی
3 تا به کی در جست و جوی وصل تو می روم افتان و خیزان کو به کوی
4 ای صبا گر می توانی لطف کن حال زارم را به جانان بازگوی
5 مدّتی شد تا که از سودای تو بر رخت آشفته گشتم همچو موی
6 دوستان گویند این فریاد چیست ناله و افغان ز یار تندخوی
7 تا مرا در قالب تن جان بود می کنم در راه وصلت جست و جوی
8 باد کوی دوست بر خاکم نشاند آتش عشقش ببردم آب روی
9 مدّعی چون ما به آب دیده دست از جهان شستیم دست از ما بشوی