گر نسبت خرقه نبرد از حکیم نزاری قهستانی غزل 737

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

گر نسبت خرقه نبرد شیخ به صادق

1 گر نسبت خرقه نبرد شیخ به صادق نی شیخ بود زرق فروشیست منافق

2 و نیز به نسبت ببرد دلق مرقع سودش نبود گر نبود عاشق صادق

3 بر خرقه ی تسلیم زن از سوزن اخلاص یک رقعه ز پرکاله ی ارباب حقایق

4 گر بشنوی از من سخن و کار بداری یک نکته ی شایسته ی بایسته ی لایق

5 با اهل صفا می خور هان تا نخوری می الا به رخ فرخ اصحاب موافق

6 یک پرتو نورست چه لیلی و چه مجنون یک ذره ظهور است چه عذرا و چه وامق

7 این جا که من و تو سر و دستار حرام است و آن جا که همه اوست حلال است لواحق

8 در گردن تو ما و من توست علاقه گر بر شکنی وارهی از کل علایق

9 خود واقعه ای نیست دگر جز تو در این راه از خویش برون آی و برستی ز عوایق

10 محتاج کسی باش که محتاج نباشد تقدیر برون است ز تدبیر خلایق

11 موسی نتوانست درآمد به ره خضر عاقل نتواند که شود پس رو عاشق

12 دل سوخته می باش و به خون غرقه نزاری کمتر نتوان بود درین ره ز شقایق

13 نعل فرس عشق ز پیشانی خود ساز بر ذروه ی افلاک زن اوتاد سرادق

عکس نوشته
کامنت
comment