-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد
2 چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد
3 هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن چون شب صحبت دراید روز هجران بگذرد
4 شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ باز در جوی مودت آب حیوان بگذرد
5 در غم و شادی بباید ساختن با روزگار زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد
6 تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد
7 ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود محنت غربت نماند ذل حرمان بگذرد