سرمهٔ گردون به چشمم گرد از جویای تبریزی غزل 307

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

سرمهٔ گردون به چشمم گرد راهی بیش نیست

1 سرمهٔ گردون به چشمم گرد راهی بیش نیست پیش ما آتش نژادان، شعله، آهی بیش نیست

2 نیست بیرون پای دل از حلقهٔ فرمان زلف با وجود آنکه هندوی سیاهی بیش نیست

3 هر که در گام نخست عشق از خود می رود برق پیش همت او گرد راهی بیش نیست

عکس نوشته
کامنت
comment