1 گردون سیه دل که به کاسی ماند یکدم نزند که بر اساسی ماند
2 قصد درو کشته عمرم دارد آنگه مه نو بین که به داسی ماند
1 سپیده دم چو دمیدن گرفت بوی چمن هوا ز ژاله گهر بست بر عذار سمن
2 بت سمن بر سیماب سینه سرو آسا به کف چمانه درآمد چمان چمان به چمن
1 تا سوی تگنای دلم یافت راه دوست آن دل که توبه دوست بدی شد گناه دوست
2 یکشب نرفت بر سر کویم به رسم یاد روزی نکرد در دل ریشم نگاه دوست
1 کجائی ای رخ تو نوبهار باغ جمال کجائی ای قد تو سرو بوستان وصال
2 کجائی ای گل خندان من دراین سرفصل که باز بر گل خندان وزید باد شمال