جامی

جامی

جامی
جامی

باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند از جامی غزل 85

غزل 85 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند

1 باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند دید کو ماند به قدت اره در نرمی فکند

2 تا لبت را دیده ام هرگز نرفته ست از دلم نی بدین چسبندگی شهد است نی جلاب قند

3 می نگویم چون سپند و آتش است آن خال و رخ کی چنین آرام گیرد بر سر آتش سپند

4 عاشق رنجور را کز لعل تو مانده ست دور گرچه باشد شربت عیسی نیفتد سودمند

5 جان بسی کندیم بهر گوهری از کان وصل کان اگر اینست و گوهر جان بسی خواهیم کند

6 دود آه من که پیچان می رود تا آسمان کنگر مقصود را خواهد شدن روزی کمند

7 از سعادت آن دو رخ بر عاشقان آمد دو در یارب ابواب سعادت بر رخ جامی مبند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند

شاعر شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند چه کسی است ؟

شاعر شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند جامی می باشد.

شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند چیست ؟

قالب شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند غزل است

مضمون اصلی شعر باغبان می خواست برد شاخی از سرو بلند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی