- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بوستان باغ بهشتست و عیان می بینم نیستم آدم اگر بیتو در او بنشینم
2 هیچ دانی زچه از کف ننهم جام شراب زآنکه عکس رخ دلدار در آن می بینم
3 بگذر از سرخی رنگ که چو لاله در باغ داغ دار است دل و چهره زخون رنگینم
4 شست و شوئی کنم از آب در میخانه تا شوم پاک مگر پاکدلی بگزینم
5 دامن از گرد تعلق بفشانم چون سرو شوم آزاده و دامن زجهان برچینم
6 بر تو تنگ است جهان لیک بدل جلوه گری تا چه وسعت بود آیا بدل مسکینم
7 بسکه آشفته حدیث از خم زلف تو نوشت نافه ریزد چو غزال از قلم مشکینم
8 ید و بیضا کند از مدح یدالله چو کلیم معجز آمیز بود خامه سحر آگینم
9 شکوه از مدعیان جز بر داور نبرم تا کشد تیغ دو سر را و بخواهد کینم
10 گفته بودم بتفاخر سگ کوی علیم فخر اینست اگر چند که کمتر زینم
11 رند و میخواره و قلاشم و آشفته شهر لیک جز مدحت حیدر نبود آئینم