- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز دیوانه ئی کرد روزی سؤال سلیمان مرسل علیه السلام
2 که چون بینی این سلطنت کز پدر مرا ماند با اینهمه احتشام
3 چه خوش گفت دیوانه او را جواب که چون نیست این سلطنت مستدام
4 پدر مدتی آهن سرد کوفت تو در باد پیمودنی صبح و شام