1 ز دیوانه ئی کرد روزی سؤال سلیمان مرسل علیه السلام
2 که چون بینی این سلطنت کز پدر مرا ماند با اینهمه احتشام
3 چه خوش گفت دیوانه او را جواب که چون نیست این سلطنت مستدام
4 پدر مدتی آهن سرد کوفت تو در باد پیمودنی صبح و شام
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد
1 صبح صادق بیرق نور از افق چون برکشید خسرو سیارگان از باختر لشکر کشید
2 شاه ترک از باختر با تیغ زرین حمله کرد رای هند از رأی او رایت سوی خاور کشید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به