ز آرزوی تو سرگشته در بیابانیم از جامی غزل 632

ز آرزوی تو سرگشته در بیابانیم

1 ز آرزوی تو سرگشته در بیابانیم به جست و جوی تو در کوه و در شتابانیم

2 بماند راحله سعی ما خوش آن ساعت که در حریم وصالت شتر بخوابانیم

3 چو ذره گر چه حقیریم رخ متاب از ما که بر سپهر وفا آفتاب تابانیم

4 حواله دگران ساز رطل های گران که ما ز ساغر لعلت تنک شرابانیم

5 به برج ما چو مه چارده شدی طالع ز قدر و منزلت امشب فلک جنابانیم

6 شراب و نقل به ارباب بزم و عشرت ده که ما به آتش حرمان جگرکبابانیم

7 حدیث روضه مکن جامی این نه بس ما را که در سواد هری ساکن خیابانیم

عکس نوشته
کامنت
comment