ز عاشق شکوه ای جز مهر ورزیدن از حزین لاهیجی غزل 929

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

ز عاشق شکوه ای جز مهر ورزیدن نمی دانی

1 ز عاشق شکوه ای جز مهر ورزیدن نمی دانی عبث رنجیده ای، اسباب رنجیدن نمی دانی

2 از آن، لب زیر دندان ندامت داری، ای عاقل که چون دیوانگان، زنجیر خاییدن نمی دانی

3 گل داغی ز باغ زندگانی نیست در دستت تهی کف می روی زاهد،که گل چیدن نمی دانی

4 نخوردی خون دل ای صوفی و در رقص طاماتی چه مستی می کنی، چون باده نوشیدن نمی دانی؟

5 حزین اکنون نواسنج گلستان شد، تو ای بلبل نفس را درگلو بشکن که نالیدن نمی دانی

عکس نوشته
کامنت
comment