ز هرچه هست رخ ما از آن از مشتاق اصفهانی غزل 313

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی

1 ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی که از دو کون بر آن آستان بگردانی

2 مثال بلبل از آن شاخ گل که نتوانی بشاخ دیگر از آن آشیان بگردانی

3 بهار آمد و دور نشاط ما ساقی ز ساغریست که در گلستان بگردانی

4 نه رسم شاهسواران بود که چون بینی فتاده بره از وی عنان بگردانی

5 بیک نگاه درین وادی ایصنم چه عجب ز کعبه گر ره صد کاروان بگردانی

6 مکن جفا که نداری تو سنگدل دستی که تیره آه من از آسمان بگردانی

عکس نوشته
کامنت
comment