سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت از سلمان ساوجی غزل 11

غزل 11 ام از 897 غزلیات

ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا

1 ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا سپاه عشق، درون و برون گرفت مرا

2 گرفت دامن من اشک و بر درش بنشاند کجا روم ز درد او که خون گرفت مرا

3 کبوتر حرمم من، گرفت بر من نیست عقاب عشق ندانم، که چون گرفت مرا

4 به سر همی رودم دود و من نمی‌دانم چه آتش است که در اندرون گرفت مرا

5 زبانه می‌زند، آتش درون من زبان از آنکه دوست به غایت، زبون گرفت مرا

6 ز بند زلف تو زد، بر دماغ من بویی نسیم صبح ز سودا، جنون گرفت مرا

7 غم تو بود که سلمان نبود در دل او بر آن مباش، که این غم کنون گرفت مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا

شاعر شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا سلمان ساوجی می باشد.

شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا چیست ؟

قالب شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا غزل است

مضمون اصلی شعر ز درد عشق، دل و دیده خون گرفت مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر